هوا سرد است و من از عشق لبریزم

هوا سرد است، من از عشق لبریزم

چنان گرمم، چنان با یاد تو در خویش سر گرمم 

که رفت روزها و لحظه‌ها از خاطرم رفته ست 

هوا سرد است اما من، به شور و شوق دلگرمم

چه فرقی می‌کند فصل بهاران یا زمستان است 

تو را هر شب درون خواب می‌بینم 

تمام دسته‌های نرگس دی ماه را در راه می‌چینم.

و وقتی از میان کوچه می‌آیی 

و وقتی قامتت را در زلال اشک می‌بینم 

به خود آرام می‌گویم: دوباره خواب می‌بینم !

دوباره وعده‌ی دیدارمان در خواب شب باشد، بیا...

من دسته‌های نرگس دی ماه را در راه میچینم

برای" میم جان"

نظرات 1 + ارسال نظر
محمد 5 - مهر‌ماه - 1394 ساعت 10:15 http://bagheris90.blogsky.com

ممنونم..
عشق آدم بدجور گرم میکنه..................

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد